Znbs
نقش "هوش" همونطوری که f.nalist گفتن میشه م.الیه
اول مصرع اول را بگم، فعل "نیست" در مصرع اول اسنادیه.
محرم این هوش جز بیهوش نیست.
نیست فعل اسنادی
محرم مسند
بیهوش متمم
و نهاد محذوف
که براساس گفتههای danial hosseiny نهادِ محذوف احتمالا "چیزی" هست.
درواقع اصل جمله :
چیزی جز بیهوش محرم این هوش نیست.
کتابِ سیرتاپیاز اینرا گفته👇
۲۰۲۴۰۵۰۵_۱۸۱۶۱۲.jpg
یعنی "بیهوش" را مسند گرفته و "محرم این هوش" را نهاد. و کلا اعتقادی به نهادِ محذوف نداره!
اینجاهم که چرا اصلا "جز بیهوش" را متمم نگرفته، با وجود اینکه حرفِ اضافه "جز" را داره؟ danial hosseiny گفتن که: بخاطر همون بحثِ اینکه فعلمون چی نیاز داره هست. فعل اسنادیه! پس به مسند احتیاج داره و مسند گرفتنِ "بیهوش" بهتر از متمم گرفتنش هست.(امیدوارم درست گفته باشم😶)
خب حالا مصرع دوم، بحث اصلی 😑💔
مر زبان را مشتری جز گوش نیست.
اینجا به چند روش میشه بیت را معنا کرد🙂😂 که بستگی به نقش "نیست" و نقش "مر...را" داره.
اول درباره "مر...را" بگم که هر دونوع درسته. چه "را" را فکاضافه گرفت و چه حرفاضافهی برای. براساس کتاب راهنمای معلم 👇
dh.png
بار اول "را" فکاضافه
مر زبان را مشتری جز گوش نیست.
مشتریِ زبان جز گوش نیست.
اینجا دوباره مثل مصرع اول دو حالت به وجود میاد
نهاد محذوف
یا نهاد حاضر
اگر نهادِ محذوف (چیزی) داشتیم میشه:
چیزی جز گوش مشتریِ زبان نیست.
نیست فعل اسنادی
مشتری مسند ( زبان م.الیه )
گوش متمم
چیزی نهاد
اگر نهاد حاضر باشه میشه:
مشتریِ زبان جز گوش نیست.
نیست فعل اسنادی
گوش مسند (اینکه چرا با وجود "جز" متمم گرفته نشده و مسنده؟ جوابش همون توضیحاتی که برای مسند گرفتنِ "بیهوش" در مصرع اول گفته شد)
مشتری نهاد (زبان م.الیه)
اینبار "را" حرفاضافهی برای
مر زبان را مشتری جز گوش نیست.
مشتریای برای زبان جز گوش وجود ندارد.
فعلِ نیست غیراسنادی
مشتری نهاد
زبان و گوش هردو متمم قیدی
"را" حرفاضافه برای
مر زبان را مشتری جز گوش نیست.
مشتریای برای زبان جز گوش نیست.
فعلِ نیست اسنادی
گوش مسند
مشتری نهاد
زبان متمم
ایده نهادِ محذوف از کتابِ گاج هستش👇
adb.png
البته اینکه کتاب گاج "را" حرفاضافه را مطرح نکرده منطقی نیست، چون بههرحال کتاب راهنمای معلم اورده و این یعنی بخشی از اهداف درسی بوده.
همین دیگه، البته کلا بیت عجیب و جالبی بود ولی فکرنکنم طراح اینطور اذیت کنه، نهایتا دست بذاره روی نوع را و وابستهی وابسته.